چرا گاهی اوقات بیان نظر شخصی اصلا کار قشنگی نیست؟

به گزارش دیتاپد، خبرنگاران - ترجمه از یگانه سهرابی: اگر از هر پدر و مادری بپرسید که اولین چیزی که بیشتر از همه آن ها را عصبی می نماید را برای شما توضیح دهند، به احتمال زیاد انتخاب اول آن ها جیغ و گریه بچه ها شان خواهد بود. از همان سنین کودکی به ما یاد داده می گردد که شکایت نکنیم و گریه کردن و بهانه گیری کار بدی است.

چرا گاهی اوقات بیان نظر شخصی اصلا کار قشنگی نیست؟

بر خلاف آن به طور همزمان، به ما یاد می دهند که خیلی اهمیت دارد که نظر شخصی و حرف دل خود را بر زبان بیاوریم و نگذاریم که دیگران نظرات ما را نادیده بگیرند.

خب اینجا این تفاوت را چگونه تعیین می کنیم؟ اگرچه همه ما روی این موضوع موافقت داریم که افراد غرغرو و شاکی افرادی نیستند که ما برای وقت گذرانی آن ها را انتخاب کنیم، اما تعیین شده که هر شخص بالغی بین 15 تا 30 بار در روز از مسایل مختلف شاکی می گردد.

شاید در نگاه اول این اعداد قابل باور نباشد، اما به این موضوع فکر کنید که شکایت کردن و بیان نظر شخصی در خصوص هر وضعیتی چقدر ساده است. من گرمم است، من خسته ام، این کفش ها اصلا راحت نیستند. همه این ها افکاری هستند که در طول روز ممکن است طبق عادت، بیان نظر شخصی و زدن حرف دل باشد.

شاید شما به خودی خود فکر نکنید که این ها گله و شکایت هستند. افکاری که در بالا ذکر شد و مسایل ساده ای مثل صحبت کردن درباره آنچه دوست نداریم، فارغ از این که شخص، مکان، یا شی خاصی باشد، همه آن ها مصداق بیان نظر شخصی آن هم از نوع گله و شکایت هستند.

اغلب اوقات، بیان نظر شخصی برای گرفتن تایید از دیگران است

در اغلب مواقع وقتی درباره مساله ای با چالشی رو به رو شده باشیم، شروع به بیان نظر شخصی و گله و شکایت می کنیم. شاید همکار شما همه انرژی خود را برای پروژه ای که بر روی آن کار می کنید نگذارد، یا شاید با پیشخدمتی برخورد کنید که بی تربیت است و سرویس دلخواهتان را از شما دریغ کند.

هنگامی که ما با مشکل یا موقعیتی رو به رو می شویم که احساس نارضایتی می کنیم، می خواهیم خودمان را خالی کنیم تا راهی برای مقابله با آن پیدا کنیم. با به زبان آوردن مشکل، فکر می کنیم که می توانیم به سرعت چاره ای برای مشکلاتمان بیابیم.

مغز انسان ها به گونه ای سیم کشی شده است که همواره در پی تایید گرفتن باشد. بیان نظر شخصی و شکایت کردن می تواند این کار را برای مغز انجام دهد. به عنوان یک حیوان اجتماعی، ما انسان ها برای زندگی کردن به صورت گروهی و ادامه حیات احتیاج داریم که به وسیله گروه پذیرفته و تایید شویم. برخی وقت ها ما گله و شکایت می کنیم، نه برای این که مستمع را عصبانی کنیم؛ بلکه کوشش می کنیم تا با بیان نظر شخصی خود تایید و موافقت مستمع را بگیریم.

وقتی شما درباره موضوعی گلایه می کنید و در می یابید که دیگران با شما هم عقیده هستند، از این که دیگران هم از این موضوع رنج می برند، از این که همه شما یک حس مشترک دارید، در شما احساس تسکین به وجود می آید. به همین علت است که ما یک مشکل را با همه دوستان خود در میان می گذاریم، تا وقتی که کسی پیدا بگردد که با ما هم عقیده باشد. اما وقتی ما نتوانیم تایید دیگران را بگیریم، در عوض احساس می کنیم که ما به علت بیان نظر شخصی خود درباره آن موضوع مورد قضاوت قرار می گیریم.

هیچ کس آدم بدخلق را دوست ندارد

اگرچه ممکن است که غر زدن در خصوص چیز هایی که دوست ندارید یا یکسره گله و شکایت کردن در خصوص موضوعی که فقط به خودتان مربوط است، به شما حس خوبی بدهد. اما مطمئنا در خصوص افراد اطراف شما این گونه نخواهد بود.

بیایید تایم لاین شبکه اجتماعی شما را در نظر بگیریم. همه ما دوستی داریم که از استاتوس خود درباره شکایت از موضوعی استفاده می نماید. در اغلب مواقع این موضوع شخصی، خانوادگی یا درونی می باشد و شبکه اجتماعی جای مطرح کردن آن نیست. هرچند اگر شما بر روی کامنت ها کلیک بکنید، افراد بسیاری را خواهید دید که کامنت هایی مثل این موارد گذاشته اند. من بسیار متاسفم که چنین مسئله ای دارید! می خواهم بدانم که چطوری می توانم به شما یاری کنم و من می دانم چه حسی دارید. اگر خواستی با کسی صحبت بکنی من اینجا هستم. به خاطر وجود همین چند دوست که حمایت خود را اعلام کردند، آن شخص دیگر هرگز متوقف نخواهد شد، اما شما و افراد همفکر شما احتمالا بعد از مدتی صفحه او را حذف خواهید کرد.

همان گونه که می بینید، با اصرار کردن روی بیان نظر شخصی دیگران، شما خود را در موقعیتی می یابید که تقریبا همه از شما فراری هستند و یا حداقل از حرف های شما فراری هستند؛ و این موضوع هیچ ارتباطی به تایید شدن ندارد.

بیان نظر شخصی و به زبان آوردن شکایت ها گاهی می تواند درست باشد و با کلمات بسیار خوبی بیان گردد؛ اما حقیقت همواره آن چیزی نیست که مردم دوست دارند با آن رو به رو شوند. به همین علت هر چه شما بیشتر موضوعی را به آن ها یادآوری کنید، احتمال بیشتری وجود دارد که حرف های شما را و در نهایت خود شما را پس بزنند. تعجب آور نیست اگر این مساله معروفیت شما را خدشه دار کند و باعث گردد مردم شما را به عنوان یک انسان شاکی بشناسند، تا به عنوان کسی که متعهد به تغییر کردن باشد.

نظر شخصی خود را فقط وقتی به زبان بیاورید که متعهد به برنامه ای باشید

هر چیزی که در شما احساس عدم رضایت ایجاد بکند، می تواند برای شما یک مشکل باشد. هر مسئله ای می تواند منبع یک ایده باشد و هر ایده ای احتیاج به اجرا کردن دارد. وقتی شما کل روز را می توانید درباره یک مشکل واقعی گله و شکایت بکنید، فقط با بیان نظر شخصی درباره آن نه تنها قرار نیست مشکل شما حل گردد، حتی باعث هم نمی گردد که دیگران ترغیب شوند تا درباره آن کاری انجام دهند. مطمئنا گله و شکایت شما از شناسایی یک مشکل و درخواست برطرف کردن آن مشکل شروع شده است؛ اما به شما اطمینان می دهیم تا زمانی که راه چاره شما حرف زدن و بیان نظر شخصی درباره آن باشد، هیچ چیز تغییر نخواهد کرد. مهم نیست چقدر بلند داد بزنید، چون حرف زدن و انجام دادن دو مقوله متفاوت هستند.

ما در اینجا می خواهیم که شما خودرای باشید. ما می خواهیم که شما جهان را تغییر دهید! بله، ما می خواهیم که شما حرف دل خود را بزنید و نظر شخصی تان را بیان کنید. اما، شما فقط در صورتی باید راجع به موضوعی صحبت کنید که آن را تجزیه و تحلیل نموده باشید و راجع به کار هایی که قرار است انجام بدهید، تصمیماتی گرفته باشید؛ بنابراین اگر هیچ ایده ای راجع به این که چطور اوضاع را بهتر کنید به ذهنتان نمی رسد، بهتر است زبان خود را گاز بگیرید.

چند راه چاره ساده برای انجام دادن

مشکل را در صورتی پیش بکشید که مساله ای باشد که توانایی بهتر کردن یا حتی تغییر دادن آن را داشته باشید و اگر به تنهایی قادر به حل آن نباشید، راه چاره هایی را به کسانی که اراده ای برای تغییر آن دارند ارائه کنید.

مشکل را در صورتی عنوان کنید که قبلا راجع به آن فکر نموده باشید.

مشکل را عنوان نکنید در صورتی که خارج از توانایی شماست و به عنوان گله و شکایت از طرف شما به حساب بیاید، در عوض راجع به این موضوع فکر کنید که چگونه می توانید موضوع را به آن ها بگویید و نتایج مورد نظر خودتان را نیز برای آن ها تشریح کنید.

تا متوجه مسئله ای شدید بلافاصله آن را بیان نکنید و شروع به گله و شکایت نکنید. به خاطر داشته باشید که برای افراد سخت است که حقایق را قبول نمایند، به خصوص حقایق تلخ را!

در انتها، تفاوت بسیاری هست بین شناختن یک مشکل و کوشش کردن برای برطرف آن، و تماشا یک موضوع و شکایت کردن از آن! خوب به آن موضوع فکر کنید و هرگز قبل از فکر کردن شروع به بیان نظر شخصی تان نکنید. خشنود می شویم ما را هم در جریان این که چگونه می خواهید شروع کنید بگذارید.

منبع: lifehack

پ

منبع: برترین ها
انتشار: 15 مهر 1403 بروزرسانی: 15 مهر 1403 گردآورنده: datapad.ir شناسه مطلب: 2483

به "چرا گاهی اوقات بیان نظر شخصی اصلا کار قشنگی نیست؟" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "چرا گاهی اوقات بیان نظر شخصی اصلا کار قشنگی نیست؟"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید