اختلافات کلی و منوچین
به گزارش دیتاپد، سیاست های داخلی کاخ سفید درگیر روندی بسیار پیچیده و مسائل متعدد بوروکراتیک بود که بیشتر این مسائل هم به رسانه ها درز پیدا می کرد. برای پست های مختلف از جمله نمایندگی امریکا در سازمان ملل نامزدهای مختلف مطرح و بعد حذف می شدند، حتی افرادی وارد (تیم ترامپ) می شدند و بعد از آن بیرون کشیده می شدند و بعد دوباره وارد می شدند.
با ما همراه باشید و با تور ارزان چین از شگفت انگیزترین کشور دنیا دیدن کنید بر روی دیوار چین سلفی بگیرید، از قصر ممنوعه دیدن کنید و در خیابان شانگهای پیشرفته ترین آسیا قدم بزنید.
افرادی به دولت نزدیک می شدند یا در واقع حتی برای پستی انتخاب می شدند تا این که یک باره عواملی باعث می شد صلاحیت شان تأیید نگردد و از رقابت حذف شوند. این روندهای پیچیده ما را وادار می کرد دوباره از اول جست و جوها را از سر بگیریم. حتی در شرایطی که من و پمپئو فکر می کردیم موافقت ترامپ را درباره یک نامزد خاص جلب نموده ایم، اغلب اشتباه می کردیم. همان طوری که پمپئو در نشست گروه 20 در ماه نوامبر گفت: یک لحظه هم نمی گردد او (ترامپ) را تنها گذاشت. درست مانند حضور در یک تالار آینه بود. پس از هفته ها جست و جو برای یافتن جانشین مناسبی برای هیلی، با خودم فکر می کردم که آیا واقعاً می توانیم تا قبل از اتمام مهلت سه ماهه خاتمه کار هیلی در آغاز سال جدید، بموقع نامزد قطعی جانشینی او را پیدا و برای تأیید معرفی کنیم.
در حقیقت این اتفاق تا 22 فوریه رخ نداد. عصر آن روز ترامپ مرا به اتاق بیضی فرا خواند. در آنجا او و کلی کرافت درباره معرفی او به عنوان جانشین هیلی در سازمان ملل توافق نموده بودند. پمپئو هم به اندازه من از این انتصاب مسرور بود اما در عین حال ناراحت بودیم که تقریباً پنج ماه برای مسأله ای که می توانست فقط چند روز بعد از استعفای هیلی حل گردد، وقت تلف شده است. ترامپ به کرافت گفت: نمایندگی امریکا در سازمان ملل متحد بعد از شغل من (ریاست جمهوری)، بهترین شغل دولتی است که به نظر من حرف غلطی بود. ما دست کم با مشورت بخش های اجرایی دولت، کار خود را انجام داده بودیم ولی این رایزنی ها برای رسیدن به یک تصمیم، تقریباً پنج ماه به طول انجامید که زمان خیلی زیادی است.
با ادامه مسائل متیس، حدس ها به این سمت و سو کشیده شد که آیا بالاخره نوبت کلی هم رسیده است. پمپئو گفت: اگر متیس برود، کلی هم رفتنی خواهد بود. این حرف زیاد هم غیرمنطقی نبود. این خروج ها از دولت ترامپ، اکنون دیگر به دلیل سوء عملکرد فردی نبود بلکه مفهوم تغییر در خط مشی کاخ سفید را نیز به همراه داشت. مسائل بی خاتمه نیلسن با ترامپ نیز نشان از رفتن زودهنگام او داشت که خود انگیزه دیگری را برای خروج کلی ایجاد می کرد. ولی نیلسن برای ترک کاخ سفید سماجت به خرج می داد و در حقیقت تا آوریل 2019 به کار خود ادامه داد که شاید خیلی طولانی تر از زمانی بود که او باید به خاطر خودش، داوطلبانه می رفت. روابط جان کلی و کوشنر نیز از زمان مناقشه بر سر مجوز امنیتی کوشنر خوب نبود.
کلی همچنین مسائل خاص خود را با منوچین وزیر خزانه داری و معتمد ترامپ داشت که به مسائلی که من با منوچین داشتم، شباهتی نداشت. برای مثال، در ژوئیه 2018 منوچین نگرانی های بی خاتمهی درباره انتشار گزارش هایی درباره تحریم های جدید بانک روسیه به دلیل یاری به تسهیل معاملات اقتصادی بین المللی کره شاقتصادی داشت. ترامپ با اعمال چنین تحریم هایی موافقت کرد اما نمی خواست این خبر رسانه ای گردد تا از واکنش های منفی احتاقتصادی از سوی مسکو و پیونگ یانگ جلوگیری کند. منوچین نگران آن بود که در صورت عدم انتشار خبر این تحریم ها، کنگره او را به بهانه سرپوش گذاشتن بر این مسأله، سؤال پیچ کند. فکر می کنم او از نظر عصبی بشدت تحت فشار بود ولی بالاخره چند روز بعد، ترامپ با انتشار خبر تحریم بانک روسیه موافقت کرد. کلی با اوقات تلخی به من گفت منوچین با وجود تمایل غیرعادی اش برای حضور در جلسات اتاق بیضی و سفر به خارج، بیشتر از هر چیزی مراقب است موقعیت خودش در معرض خطر قرار نگیرد. چند روز قبل من و کلی درباره کوشش های منوچین برای شرکت در نشست هایی که او نقشی در آنها نداشت، صحبت نموده بودیم. منوچین حتی از ترامپ خواسته بود او را به این جلسات دعوت کند. کلی گفت مطمئن است منوچین نیمی از وقت خود را نیز پشت میز کارش در خزانه داری نگذرانده و در عوض بسیار مشتاق است در جلسات کاخ سفید و سفرهای رئیس جمهوری حضور داشته باشد. کلی با لحنی تحقیرآمیز گفت: منوچین را در ساختمان وزارت خزانه داری کمتر به رسمیت می شناسند.
در همین زمان، کوشش های طولانی متیس برای اخراج ریکاردل به همراه کوشش های کارکنان دفتر بانوی اول در نهایت مؤثر واقع شد. من به پاریس سفر نموده بودم تا قبل از ورود ترامپ برای حضور در مراسم یکصدمین سالگرد خاتمه جنگ جهانی اول در 11 نوامبر، در نشست های مقدماتی شرکت کنم. غروب 9 نوامبر هنگامی که به همراه مشاوران امنیت ملی فرانسه و آلمان به سمت محل برگزاری مراسم شام حرکت می کردیم، کلی از داخل هواپیمای ایرفورس وان که به پاریس نزدیک می شد، به من زنگ زد. تماس تلفنی ما امن نبود، از این رو به طور کامل صحبت نکردیم تا این که نزدیک به نیمه شب، کلی به من گفت که دفتر بانوی اول همچنان به دنبال اخراج ریکاردل است. کلی گفت: کاری از دستم بر نمی آید.،ایران
منبع: ایران آنلاین